تاریخچه
موسسه دیسکاوری (Discovery Institute) یک سازمان غیرانتفاعی است که به دلیل ارتباطش با نظریه طراحی هوشمند شهرت یافته است. این موسسه در سال 1991 توسط بروس چپمن (Bruce Chapman) تاسیس شد و از آن زمان تاکنون فعالیتهای گستردهای را با هدف پیشبرد فرهنگ هدف، خلاقیت و نوآوری انجام داده است.
این موسسه در ابتدا به عنوان یک مرکز تحقیقاتی برای بررسی موضوعاتی مانند اخلاق زیستشناسی و سیاستهای عمومی تاسیس شد؛ اما پس از سال 1996، با ایجاد مرکز علم و فرهنگ (Center for Science and Culture) به ریاست پروفسور استیون مایر (Stephen C. Meyer) و مدیریت دکتر جان وست (John G. West) تمرکز این موسسه به سمت ترویج نظریه طراحی هوشمند تغییر یافت. نظریه طراحی هوشمند، ایدهای است که بیان میکند برخی از ویژگیهای موجودات زنده به قدری پیچیده هستند که نمیتوانند صرفاً بر اساس فرایندهای تصادفی تکامل یافته باشند و بنابراین، وجود یک طراح هوشمند را برای توضیح این پیچیدگیها ضروری میدانند.
محورهای فعالیت
1- ترویج نظریه طراحی هوشمند و نقد نظریه فرگشت
یکی از مهمترین فعالیتهای موسسه دیسکاوری، ترویج نظریه طراحی هوشمند به عنوان جایگزینی برای نظریه تکامل در میان عموم مردم و در محافل علمی است. این موسسه در این حوزه با همکاری 40 عضو دانشگاهی همانند داگلاس اِکس، مایکل بهی، دیوید برلینسکی، ویلیام دمبسکی، مایکل دنتون، آن گوگر، دیوید کلینگ هافر، برایان میلر، ریچارد ویکارت، جاناتان ولز، بنجامین ویکر و جاناتان ویت که در رشته هایی مانند فیزیک، نجوم، شیمی، زیست شناسی مولکولی و سلولی، بیوشیمی، میکروبیولوژی، ریاضیات، تاریخ و فلسفه علم، حقوق و علوم سیاسی جزو متخصصین بنام محسوب می شوند، دست به انتشار کتابها، مقالات و برگزاری کنفرانسها و سمپوزیومها زده و سعی میکند شواهدی علمی از نظریه طراحی هوشمند ارائه دهد. بر اساس شواهد علمی و تحقیقات ارائه شده توسط دانشمندان این موسسه، برخی از ویژگیهای موجودات زنده بهقدری پیچیده هستند که نمیتوانند صرفاً بر اساس فرایندهای تصادفی تکامل یافته باشند و بنابراین وجود یک طراح هوشمند را برای توضیح این پیچیدگیها ضروری میدانند.
موسسه دیسکاوری تمرکز انتقادات خود از نظریه تکامل را بر چندین حوزه کلیدی قرار داده است:
الف- پیچیدگی غیرقابل کاهش سیستم های بیولوژیکی
یکی از اصلیترین استدلالهای طرفداران نظریه طراحی هوشمند، مفهوم «پیچیدگی غیرقابل کاهش» (Irreducible Complexity) با مثال کلاسیک تله موش است. این مفهوم به سیستمهای بیولوژیکی همانند سلول، چشم و سیستم عصبی اشاره دارد که آنقدر پیچیده هستند که حذف هر بخش از آنها باعث از کار افتادن کل سیستم میشود. چنین سیستمهایی نمیتوانند به تدریج، اتفاقی و از طریق انتخاب طبیعی تکامل یابند و بنابراین وجود یک طراح هوشمند برای توضیح این پیچیدگیها ضروری است.
ب- حلقه های مفقوده آثار فسیلی
فسیلها شواهد کافی برای حمایت از نظریه تکامل ارائه نمیدهند و وجود حلقههای مفقوده در تاریخچه تکامل نشاندهنده ناقص بودن این نظریه است. آنها استدلال میکنند که ظهور ناگهانی و چشمگیر ارگانیسمهای پیچیده در آثار فسیلی انفجار دوره کامبرین (در حدود 540 میلیون سال پیش) با تغییر تدریجی تکاملی ناسازگار است.
ج- ناچیز بودن احتمال وقوع جهش های تصادفی
پیچیدگی اطلاعات بیولوژیکی مانند DNA آنقدر زیاد است که احتمال وقوع جهشهای تصادفی که منجر به ایجاد چنین ویژگیهای پیچیده و مفید شوند، بسیار کم است به حدی که نمیتواند به طور تصادفی و از طریق جهشهای تصادفی و انتخاب طبیعی ایجاد شده باشد؛ لذا این سطح از اطلاعات نشاندهنده طراحی هوشمند است.
د- محدودیتهای انتخاب طبیعی
انتخاب طبیعی قادر به تولید تنوع و پیچیدگی زندگی روی زمین نیست و سازوکارهای فرگشتی همچون انتخاب طبیعی یا جهش، رانش ژنتیکی و جریان ژنتیکی نهایتا میتواند منجر به تغییرات جزئی در گونهها یا خرد تکامل (Microevolution) شود، نه اینکه بتواند منشأ کلان تکامل (Macroevolution) و ایجاد گونههای جدید یا اندامهای پیچیده باشد.
2- تأثیرگذاری بر سیاستهای آموزشی
موسسه دیسکاوری از طریق برگزاری دوره های آموزشی برای مدارس خصوصی و دانش آموزان و ساخت مستندهایی همچون مستند اخراج شده (Expelled) تلاش میکند تا بر سیاستهای آموزشی در زمینه تدریس نظریه تکامل و طراحی هوشمند در مدارس تأثیر بگذارد.
3- نشر آثار دانشمندان طرفدار طراحی هوشمند
موسسه دیسکاوری از دانشمندانی همچون ویلیام دمبسکی، مایکل بهی، مایکل دنتون، نیل توماس، داگلاس اکس، جاناتان ولز، جان وست و دیوید برلینسکی که از نظریه طراحی هوشمند پشتیبانی میکنند، با انتشار آثار ایشان حمایت میکند که در آنها به نقد نظریه تکامل و ترویج نظریه طراحی هوشمند میپردازد. این انتشارات اغلب بر پیچیدگیهای موجود در سیستمهای بیولوژیکی و ناتوانی نظریه تکامل در توضیح این پیچیدگیها تأکید میکنند.