مایکل بهی

فهرست محتوی

چکیده

مایکل جوزف بهی (Michael J. Behe)، نویسنده و بیوشیمیدان آمریکایی و از طرفداران نظریه‌ی «طراحی هوشمند» است. او با طرح نظريه‌ی «پيچيدگي كاهش‌ناپذیر» که بُعدی از نظریه‌ی طراحی هوشمند است، ادعا می‌نماید برخی سیستم‌های زیستی آن‌قدر پیچیده و وابسته به بخش‌های پیچیده‌ی متعدد هستند که نمی‌توانند به‌طور تصادفی رشد کنند. این دیدگاه با انتشار كتاب جنجالي او با نام «جعبه سياه داروين» در سال 1996، ضمن رد «انتخاب طبیعی» به عنوان اصل مهم نظریه‌ی تکامل، معادلات میان «تكامل‌گرايان» و «خلقت‌گرايان» را دگرگون ساخت. بنا به این نظريه، برخي سيستم‌هاي بيوشيميايي وجود دارند كه به شكلي ناكاستني و ساده‌نشدني، پيچيده و غامضند و از همين‌رو نمي‌توانند در طول زمان، از شكل‌هاي ساده‌تر به شكل‌هاي پيچيده‌تر ارتقا يافته باشند. از مهم‌ترین آثار «بهی» میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: جعبه‌ی سیاه داروین، مرز تکامل: جستجو برای محدودیت داروینیسم، داروین واگذار می‌کند: علم جدید درباره DNA که تکامل را به چالش می‌کشد، پیدایش جهان؛ تصادف یا طراحی هوشمند (مجموعه ما و جهان 6)، تکامل‌گرایی و تبیین حیات (مجموعه ما و جهان 7).
معرفی اجمالی
«مایکل جوزف بهی» متولد (1952م)، نویسنده و بیوشیمیدان آمریکایی و از طرفداران «طراحی هوشمند» است که آثار زیادی در این موضوع نگاشته است. او در سال ۱۹۷۸ مدرک دکترای خود را از دانشگاه پنسیلوانیا اخذ کرد. رساله‌ی دکترای او در زمینه‌ی جنبه‌های نوعی بیماری‌ خونی سلول داسی شکل بود. وی در مقطع فوق دکتری در موسسه‌ی ملی سلامت، روی DNA کار می‌کرد. او در حال حاضر استاد بیوشیمی در دانشگاه «لیهای» در پنسیلوانیا و یکی از اعضای ارشد مرکز علوم و فرهنگ مؤسسه‌ی «دیسکاوری» است.
وی در ابتدا یک تکامل‌گرای داروینی بود اما با مطالعه‌ی کتاب «تکامل، فرضیه‌ای در بحران» نوشته‌ی مایکل دنتون (متخصص ژنتیک استرالیایی)، نسبت به نظریه‌ی تکامل مشکوک شد. آنچه «بهی» را بیشتر مشکوک کرد بررسی ماشین‌های پیچیده‌ی درون سلولی بود. او در این بررسی‌ها دریافت که پیدایش این ماشین‌های بسیار پیچیده با توضیحات تکاملی، امکان‌پذیر نیست. باور او این بود که شواهدی در سطح بیوشیمیایی وجود دارد که نشان می‌دهد سیستم‌هایی وجود دارند که به‌طور غیرقابل کاهشی، پیچیده هستند. این‌ها سیستم‌هایی بودند که او فکر می‌کرد حتی در اصل نمی‌توانستند توسط «انتخاب طبیعی» تکامل یافته باشند و بنابراین باید توسط یک «طراح هوشمند» ایجاد شده باشند، که او معتقد بود تنها توضیح جایگزین ممکن برای چنین ساختارهای پیچیده‌ای است. (سایت Chem Europe)
وی تا به‌حال در چندین پرونده‌ی دادگاهی مرتبط با «طراحی هوشمند» حضور داشته که از جمله‌ی آنها می‌توان به پرونده‌ی دادگاه «کیتزلیول» اشاره کرد که در نهایت دادگاه به این رأی داد که طراحی هوشمند، علمی نیست و دارای ماهیت مذهبی است. «بهی» به خاطر استدلالش در زمینه‌ی «پیچیدگی کاهش‌ناپذیر» که مدعی است برخی از ساختارهای بیوشیمیایی پیچیده با سازوکارهای فرگشتی، قابل توضیح نیستند و احتمالاً نتیجه‌ی طراحی هوشمند هستند، شناخته می‌شود. (ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد؛ سایت آوند، آموزش زیست‌شناسی، علیرضا شمس‌آبادی)

طراحی هوشمند

طراحی هوشمند یا Intelligent design برهانی شبه‌علمی برای وجود خدا می‌باشد که در آن ادعا می‌شود موجودات زنده‌ و پیچیدگی‌های جهان تنها توسط یک طراح هوشمند قابل توضیح هستند. گرچه طرفداران این باور، فرگشت (نظریه‌ی تکامل) را که به معنای وجود نیای مشترک و تغییرات موجودات زنده در طول زمان است قبول دارند؛ اما با انتخاب طبیعی که این تغییرات را غیرهوشمند می‌داند، مخالفت می‌کنند. طراحی هوشمند نوعی از خلقت‌گرایی است که فاقد شواهد تجربی است و فرضیات مطرح شده در آن فاقد قابلیت دفاع و بررسی تجربی هستند و بر همین اساس یک موضوع علمی محسوب نمی‌شود. طرفداران این باور معتقدند که شواهد تجربی علم زیست‌شناسی و نیز برهان‌های ریاضی مؤید این ادعا است که جهان توسط یک خالق هوشمند ساخته شده ‌است. باورمندان این عقیده، بر خلاف بعضی از طرفداران آفرینش‌گرایی که عمر حیات در کره زمین را بر اساس کتاب مقدس، کوتاه و در حد چند هزار سال می‌دانند، به وقوع تغییرات بسیار جزئی در موجودات در طول زمان‌های طولانی معتقدند و به عمر طولانی حیات در کره‌ی زمین اذعان دارند.
آنچه که سبب شهرت سریع و گستردهی این باور شد، جنجال رسانه‌ای موافقان و مخالفان گنجاندن این نظریه در برنامه‌ی درسی علوم مدارس آمریکا و سپس کشیده شدن این مسأله به دادگاه در سال 2005 بود. (ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد)
در طراحی هوشمند، اصول مربوط به دوران پیدایش انسان می‌گوید جهان و عالم هستی «دقیق تنظیم شده‌اند» تا اجازه‌ی زندگی روی زمین را بدهند. بنابراین وجود و توسعه‌ی زندگی در زمین نیاز به متغیرهای بسیاری دارد تا کاملا متعادل و تطبیق‌یافته باشد و برای تمام متغیرها غیرممکن بود که به وسیله‌ی تصادف و رویدادهای ناهماهنگ به وجود بیایند.
طراحی هوشمند احتمال می‌دهد نتواند منبع آگاهی را تشخیص دهد؛ اما ظاهر طراحی را می‌بیند؛ ظاهری که جهان زیستی را شاهدی برای وجود خدا می‌داند. با وجود این، منکرانی هستند که می‌گویند خدا وجود ندارد (آتئیست‌ها)؛ آن‌ها نمی‌توانند دلایل محکم وجود «طراحی» را انکار کنند اما نمی‌توانند وجود خدای خالق را هم تصدیق کنند. آن‌ها تمایل دارند بگویند بذر زمین را نوع پیشرفته‌ای از موجودات ماورای عالم خاکی (بیگانگان) کاشته‌اند. البته، تفسیر آن‌ها اصل و بنیاد موجودات بیگانه را نیز روشن نمی‌کند؛ بنابراین، آن‌ها بدون جواب معتبر دوباره به بحث اصلی باز می‌گردند.
بنابراین، طراحی هوشمند این را که طراح و یا طراحان دقیقا چه کس یا چه کسانی هستند، روشن نمی‌کند. در واقع طراحی هوشمند، با آفرینش‌گرایی سازگار است؛ اما ذاتا وضعیتی مذهبی نیست. (سایت «ما و جهان»، نظریه‌ی طراحی هوشمند چیست؟، ترجمه‌ی حسنا ارشدی)

فعالیت‌های رسانه‌ای

پروفسور بهی در گفتگوی اختصاصی با روزنامه‌ی اعتماد ملی در تاریخ 27 دی 1388 به‌طور جدی به نقد نظریه‌ی داروین می‌پردازد. او سؤالات چالش برانگيزي درباره‌ی اصل انتخاب طبيعي، موتاسيون، تكامل و ساير نظريه‌هاي «داروين» مطرح مي‌كند. با وجود اينكه دانشمندان خلقت‌گرا به دليل طرح و بحث درباره آنچه جامعه‌ی علمي اروپا غالباً «شبه‌علم» مي‌خواند، تحت فشارها و محدوديت بوده‌اند و اغلب اوقات نيز به دادگاه كشيده مي‌شوند، او كه با طرح نظريه‌ی «پيچيدگي كاهش‌ناپذير» در سال 2006 به شهرت جهاني دست يافت، از جمله نظريه‌پردازان علوم طبيعي است كه به رغم مواجهه با حملات و تهديدهاي متعدد، همچنان ديدگاه‌هاي خود را تبليغ مي‌كند و در سال 2007 نيز با دريافت 20 هزار دلار حاضر شد نظريه‌هاي علمي خود را به عنوان يك «شاهد متخصص» در دادگاه ACSIv.Roman Sterns مطرح كند.
مایکل بهی در این گفتگوی اختصاصي با «اعتماد» از نظريه‌هاي خود دفاع مي‌كند و پاسخ برخي از ابهامات رايج در جامعه‌ی علمي را نيز مي‌دهد. او همچنين به طرح دعواي قضايي عده‌ای از والدين دانش‌آموزان مدرسه‌ی Dover Area School District عليه مسئولان مدرسه كه تصميم داشتند در كنار نظريه‌هاي تكامل‌گرايانه‌ی «داروين»، نظريهی «طراحي هوشمند» را نيز در واحدهاي درسي دانش‌آموزان بگنجانند، اشاره می‌کند. در نتيجه‌ی برگزاري اين دادگاه، انتخاباتي برگزار شد كه اعضاي هيأت مديره‌ی قديم همگي در آن شکست خوردند و يك هيأت مديره‌ی جديد روي كار آمد. همچنين با استناد به قانون اساسي ايالات متحده‌ی آمريكا و به حكم قاضي «جان ادوارد جونز سوم»، تدريس نظريه‌ی «خلقت‌گرایی» تا اطلاع ثانوي در مدارس ايالت پنسيلوانيا ممنوع شد. (گفت وگوي اختصاصي با پروفسور «مايكل بهی» درباره داروين: دانشمندان، فيلسوفان خوبي نيستند، روزنامه اعتماد، 27 دی 1388 به نقل از سایت مگ ایران)
لازم به ذکر است که «بهی» در تولید برخی ویدئوهای علمی نیز نقش داشته که عبارتند از:
طراحی هوشمند: از انفجار بزرگ تا پیچیدگی کاهش ناپذیر
گشودن راز و معمای زندگی؛ (2002م)
پیچیدگی کاهش ناپذیر: چالش بیوشیمیایی برای نظریه داروین
شواهد به کجا منتهی می شوند؟ (2004م) ( سایت Chem Europe)

علاقه‌مندی‌ها و نظریات علمی

پروفسور «مايكل بهی» بيوشيميدان و زيست‌شناس شهير آمريكايي كه با طرح نظريه‌ی «پيچيدگي كاهش‌ناپذیر» در رد نظريه‌ی انتخاب طبيعي و انتشار كتاب جنجالي او با نام «جعبه سياه داروين» در سال 1996، معادلات میان «تكامل‌گرايان» و «خلقت‌گرايان» را دگرگون ساخت، و تا امروز به دليل طرح ديدگاه‌هايي كه جامعه‌ی علمي اروپا و امريكا معمولاً مشابه آن را نمي‌شنود، با اتهامات و حملات فراواني مواجه شد؛ از جمله اينكه منتقدان، فرضيه‌هاي او را «استدلال از روي جهالت» خواندند. بنا به نظريه‌ی پيچيدگي كاهش‌ناپذير (كه به دليل ارتباطات مفهومي با مكتب «طراحي هوشمند» در جامعه‌ی آمريكا با واكنشي پرخاشگرانه مواجه شده) برخي سيستم‌هاي بيوشيميايي وجود دارند كه به‌شكلي ناكاستني و ساده‌نشدني، پيچيده و غامض می‌باشند و از همين‌رو نمي‌توانند در طول زمان، از شكل‌هاي ساده‌تر به شكل‌هاي پيچيده‌تر ارتقا يافته باشند. اگر با استفاده از برخي مثال‌هاي عيني در سيستم عصبي يا گوارشي بدن، اين امر ثابت شود كه بافت‌هاي سلولي، لزوماً در طول زمان تكوين نيافته‌اند و در بستر يك فرآيند تاريخي پيچيده‌تر نشده‌اند، نظريه‌ی تکامل «چارلز داروين» با چالشي اساسي روبه رو خواهد شد.

پیچیدگی کاهش‌ناپذیر

پیچیدگی کاهش‌ناپذیر، اصطلاحی است که برای تشریح ویژگی‌های یک سیستم معین پیچیده به کار می‌رود که به موجب آن تمام بخش‌های تشکیل دهنده‌ی آن باید به تنهایی در جای خود باشند تا بتوانند وظیفه‌ی خود را انجام دهند. به زبانی دیگر، غیرممکن است بتوان به‌وسیله‌ی حذف هر یک از اجزای تشکیل‌دهنده، پیچیدگی یک سیستم پیچیده‌ی کاهش‌ناپذیر را ساده کرد و هم‌چنان انتظار عملکرد داشت!
«مایکل بهی» این اصطلاح را برای اولین بار در کتاب «جعبه‌ی سیاه داروین» و در سال 1996 مطرح کرد. او برای تبیین دیدگاه خود از مثال «تله‌موش» استفاده کرد. یک تله‌موش عادی از پنج بخش کامل تشکیل میشود؛ طعمه، فنر، چکش، میله‌ی نگه‌دارنده و پایه که اگر هر یک از این بخش‌ها بدون جای‌گزینی سنجیدنی حذف شوند، سیستم نمی‌تواند عمل کند. اما این ایده‌ی بی‌خطر، زمانی خطرناک جلوه می‌کند که برای سیستمی بیولوژیک به کار ‌رود و به عنوان چالشی در سیر تکامل داروین دیده شود؛ چرا که چارلز داروین نسبت به این نکته تصدیق می‌کند که: «اگر بشود اثبات کرد وجود هر ارگان پیچیده‌ای را که احتمالا نمی‌توانسته با اصلاحات بزرگ، پی در پی و ناچیز شکل بگیرد، مسلما نظریه‌ی من شکست می‌خورد».
مایکل بهی معتقد است هرچه یک سیستم پیچیده‌ى کاهش‌ناپذیر پیچیدگی کم‌تری داشته باشد، احتمال بیش‌تری دارد که بتواند در یک جریان غیرمستقیم رشد کند. از طرفى، هرچه‌ یک سیستم پیچیده‌ى کاهش‌ناپذیر پیچیده‌تر باشد احتمال این که بتواند در جریان مستقیم، رشد کند کم‌تر است. بنابراین همین‌طور که پیچیدگی یک سیستم دوسویه بیش‌تر می‌شود احتمال جریان غیرمستقیم این‌چنینى، سریعا افول پیدا می‌کند.
این بیوشیمیدان آمریکایی، سیستم تاژک‌دار باکتری ای‌کولی را به عنوان مثالى از سیستمى پیچیده با پیچیدگى کاهش‌ناپذیر مى‌داند و معتقد است نمى‌تواند مستقیما شکل نگرفته باشد؛ زیرا پیچیده‌ى کاهش‌ناپذیر است و به احتمال زیاد غیرمستقیم شکل نگرفته است؛ زیرا شدیدا پیچیده است. سیستم تاژک‌دار ای‌کولی، موتورى بیرونى و بسیار کوچک و کاهش‌ناپذیر است که اى‌کولی از آن براى حرکت پیرامون خود استفاده می‌کند.
مخالفت‌های زیادی از جانب داروینیست‌ها با پیچیدگی کاهش‌ناپذیر شده است. به‌نظر می‌رسد برخی مثال‌های بیولوژیکی، کاهش‌پذیر باشند؛ اما این به‌تنهایی نمی‌تواند ایده را لغو کند و البته مثال‌های واقعی از سیستم‌های زیستی پیچیده‌ی کاهش‌ناپذیر، مانند سیستم تاژک‌دار باکترى ای‌کولی را نیز نفی نمی‌کند؛ بلکه تنها نشان می‌دهد دانشمندان نیز ممکن است مانند بقیه خطا کنند.
حاصل آنکه پیچیدگی کاهش‌ناپذیر بُعدی از نظریه‌ی طراحی هوشمند است که می‌گوید برخی سیستم‌های زیستی آن‌قدر پیچیده و وابسته به بخش‌های پیچیده‌ی متعدد هستند که نمی‌توانند به‌طور تصادفی رشد کنند؛ مگر این که تمام بخش‌های سیستمی در یک زمان رشد کنند. در غیر این صورت، سیستم بی‌مصرف می‌شود و عملا تبدیل به ضرری برای سازواره خواهد شد. از این رو، با توجه به «قوانین»، سیر تکاملی به‌طور طبیعی بیرون از سازواره انتخاب خواهند شد. حال آن که پیچیدگی کاهش‌ناپذیر، طراح هوشمند را به‌ شکلی واضح، ثابت و سیر تکاملی را نیز به‌طور قطعی رد نمی‌کند؛ به احتمال زیاد در اصل به چیزی به غیر از روندهای تصادفی و توسعه‌ی زندگی بیولوژیک اشاره می‌کند. (سایت «ما و جهان»، پیچیدگی کاهش‌ناپذیر چیست، ترجمه‌ی حسنا ارشدی)

آثار تألیفی

این بیوشیمیست آمریکایی در نقد نظریه‌ی تکامل داروین، آثار و کتاب‌هایی دارد که واقعا قابل توجه و تأمل است. او در این کتاب‌ها با روش و رویکردی علمی به‌صورتی مستدل و دقیق به ایرادها و اشکالات نظریه‌ی تکامل می‌پردازد که در ادامه‌ی این نوشتار، به شکلی مختصر و کوتاه به معرفی آنها خواهیم پرداخت.

جعبه‌ی سیاه داروین

این کتاب در سال ۱۹۹۶ به راه‌اندازی جنبش طراحی هوشمند کمک کرد. استدلالی مبنی بر اینکه طبیعت فراتر از تصادف داروینی، شواهدی از طراحی و نظم را به نمایش می‌گذارد. این کتاب در نقد نظریه‌ی تکامل نوشته شده است. در این کتاب به‌صورت علمی به وجود برخی موجودات و ساختارهای موجودات زنده استناد شده که از قوانین تکامل تدریجی تبعیت نکرده‌اند. متأسفانه از آنجا که داروینیسم و تکامل در محافل علمی به‌صورت بت پرستیده می‌شود در برخورد با چنین کتاب‌هایی از عناوینی همچون کتاب غیرعلمی و شبه‌علمی استفاده می‌شود.
نویسنده در این کتاب مدعی است بعضی دستگاه‌ها دارای اجزای متعددی هستند، اجزای این دستگاه‌ها به دو دسته تقسیم می‌شود: برخی از این اجزاء مهم‌اند؛ اما ضروری نیستند، یعنی این‌طور نیست که اگر نباشند آن دستگاه کلاً از کار بیفتد و بی‌فایده شود. اما برخی از اجزاء به‌گونه‌ای هستند که فقط و فقط در صورت وجود تک‌تک آن‌ها، دستگاه قادر به کار کردن است، به شکلی که شما نمی‌توانید یکی از اجزای آن‌ را جدا کرده و دستگاه کماکان قادر به کار کردن باشد. این دسته‌ی دوم طبق قوانین تکامل نمی‌توانند به‌صورت تدریجی به وجود آمده باشند، بنابراین تدریج زمانی نه‌تنها برای این اجزاء مفید نخواهد بود، بلکه منجر به حذف آن خواهد شد. (وبلاگ علمی آموزشی خبرها)
جعبه سیاه داروین از یک سر طیف تا آن سوی طیف، خود را به عنوان متن طراحی هوشمند کلیدی تثبیت کرده است؛ این همان بحثی است که باید به آن پرداخت تا مشخص شود آیا تکامل داروینی برای توضیح حیات، آنگونه که ما می‌شناسیم کافی است یا خیر. در یکی از مهم‌ترین نتیجه‌گیری‌های این ویرایش، «بهی» توضیح می‌دهد که در مقایسه با زمان اولین انتشار کتاب، پیچیدگی کشف شده توسط میکروبیولوژیست‌ها به طرز چشمگیری افزایش یافته است. این پیچیدگی یک چالش مداوم برای داروینیسم است که تکامل‌گرایان در توضیح آن موفق عمل نکرده‌اند. جعبه سیاه داروین امروزه بیش از هر زمان دیگری حائز اهمیت است. (انجمن دفاعیات مسیحی عصا، بخش معرفی کتاب)

مرز تکامل: جستجو برای محدودیت داروینیسم

این اثر یک کتاب طراحی هوشمندانه توسط مایکل بهی، همکار مؤسسه‌ی «دیسکاوری» است که در سال 2007 منتشر شده است. او استدلال می‌کند در حالی که تکامل می‌تواند تغییراتی را در گونه‌ها ایجاد کند، محدودیتی برای آن وجود دارد. توانایی تکامل برای ایجاد تنوع، و این حد (لبه‌ی تکامل) جایی بین گونه‌ها و نظم‌ها است. بر این اساس، او می‌گوید که مکانیسم‌های تکاملی شناخته‌شده نمی‌توانند مسئول همه‌ی تنوع‌های مشاهده شده از آخرین اجداد جهانی باشند و مداخله‌ی یک طراح هوشمند می‌تواند به اندازه کافی برای بسیاری از تنوع‌های زندگی توضیح دهد. این دومین کتاب طراحی هوشمند «مایکل بهی»، پس از کتاب «جعبه سیاه داروین» است. در حالی که این کتاب مورد استقبال آفرینش‌گرایان و غیر زیست‌‍ شناسان قرار گرفته است، بررسی‌های برخی از دانشمندان، به‌ویژه دانشمندانی که در زمینه‌ی زیست‌شناسی کار می‌کنند، به شدت از روش‌ها، اطلاعات و نتایج «بهی» در این کتاب انتقاد کرده‌اند.
پروفسور «بهی» کتاب را با این مشاهده آغاز می‌کند که نظریه‌ی تکامل شامل یک رابطه‌ی منسجم از سه ایده‌ی مرتبط است: نسب مشترک، انتخاب طبیعی و جهش تصادفی. او معتقد است آنها ایده‌های متمایزی هستند و مفاهیمی برای کل نظریه دارند. او تبار مشترک و انتخاب طبیعی را بدون تردید می‌پذیرد؛ اما دامنه و قدرت جهش تصادفی را برای ایجاد جهش‌های مفیدی که منجر به ساختارها و فرآیندهای جدید و مفید می‌شود، زیر سؤال می‌برد. او «تکامل داروینی» را نوع تکامل متکی بر هر سه این عوامل می‌نامد و برچسب «داروینیست‌ها» را برای دانشمندانی اطلاق می‌کند که معتقدند تکامل داروینی تنها شکل موجود تکامل است و از طراحی هوشمند نیز مستثنی هستند؛ مانند سایر نظریه‌های پیچیدگی خداباورانه و غیر خداباورانه.
«بهی» قویاً برای نسب مشترک همه‌ی گونه‌های حیات روی زمین استدلال می‌کند؛ از جمله اینکه انسان‌ها و شامپانزه‌ها یک نیای مشترک دارند. او بیان می‌کند که چنان شواهد قاطع زیادی برای نسب مشترک وجود دارد که نه تنها باید آشکار باشد، بلکه باید «بی‌اهمیت» باشد. وی ادعا می‌کند که جهش‌های مورد نیاز برای پل زدن در سطوح بالاتر طبقه بندی، بدون طراحی، امکان‌پذیر نیست و این «لبه‌ی تکامل» است. این استدلال، احتمالا یک ارگانیسم دارای دو یا چند جهش همزمان برای ایجاد مزیت برای ارگانیسم و ​​تعداد زیادی از موجودات میکروبی است که در مسیر تکامل پروتئین‌های جدید و مکان‌های اتصال به دست نمی‌آورند. (ویکی‌پدیا انگلیسی، در توضیح همین کتاب)
علم و شواهد برای طراحی در جهان (مجموعه مقالات موسسه‌ی Whethersfield )
همانطور که پیشرفت در علم همچنان پیچیدگی‌های غیرقابل تصور را آشکار می‌کند، سه دانشمند دوباره به پرسش دشوار و قانع کننده مبدأ جهان ما می‌پردازند. به عنوان یک ریاضیدان، بیوشیمی و فیلسوف علم، آنها امکان توسعه‌ی روشی قابل اعتماد برای تشخیص علت هوشمند و شواهدی برای طراحی در مبدأ حیات را بررسی می‌کنند. در این فرآیند، آنها یک مورد قوی برای بررسی و توضیح تبادل ثمربخش بین علم و الهیات ارائه می‌دهند.
ریاضی‌دان «ویلیام دمبسکی»، نویسنده‌ی کتاب «استنتاج طراحی»، ابتدا استدلال می‌کند که پیشرفت‌های جدید در علوم اطلاعات، طراحی هوشمند را به‌طور عینی و علمی قابل تشخیص می‌کند. او نشانه‌های طراحی را شناسایی می‌کند. سپس، فیلسوف علم، «استفان مایر» و بیوشیمیدان «مایکل بهی»، استدلال می‌کنند که این نشانه‌ها اکنون به وضوح هم در معماری جهان و هم در ویژگی‌های سیستم‌های زنده مشهود هستند. مقالات دیگر نویسندگان از جایگاه علمی نظریه‌ی طراحی هوشمند دفاع می‌کنند و نشان می‌دهند که چگونه این نظریه از باورهای مذهبی سنتی حمایت می‌کند بدون اینکه لزوماً وجود خدا را اثبات کند. «مایکل بهی» در مقاله‌ی پایانی به منتقدان کتاب پرفروش خود، «جعبه سیاه داروین»، پاسخ می‌دهد و بدین ترتیب خوانندگان را در مورد وضعیت بحث طراحی معاصر در زیست‌شناسی به‌روز می‌کند. (سایت amazon)
داروین واگذار می‌کند: علم جدید درباره‌ DNA که تکامل را به چالش می‌کشد
مایکل بهی که «پدر طراحی هوشمند» لقب گرفته، معتقد است اکتشافات علمی اخیر، داروینیسم را بیشتر به چالش می‌کشد و ادعای یک خالق هوشمند را تقویت می‌کند. او در پرفروشترین کتاب خود یعنی «جعبه‌ی سیاه داروین» نظریه‌ی تکامل را به چالش کشید و استدلال کرد که خود علم ثابت کرده، طراحی هوشمند توضیح بهتری برای منشأ حیات است. او در کتاب «داروین واگذار می‌کند»، استدلال خود را پیش می‌برد و تحقیقات جدیدی را ارائه می‌کند که بازنگری شگفت‌انگیزی در مورد نحوه‌ی عملکرد مکانیسم داروین ارائه می‌دهد و اعتبار این نظریه را بیش از پیش تضعیف می‌کند.
در سیستمی از انتخاب طبیعی که بر روی جهش تصادفی عمل می‌کند، تکامل می‌تواند کمک کند تا چیزی متفاوت به نظر برسد و عمل کند؛ اما تکامل هرگز چیزی را به صورت ارگانیک ایجاد نمی‌کند. «بهی» ادعا می‌کند که داروینیسم در واقع با یک فرآیند واگذاری، کار می‌کند؛ به سلولهای DNA آسیب می‌رساند تا چیز جدیدی در پایین‌ترین سطوح بیولوژیکی ایجاد کند. او روشن می‌کند که این مهم است، زیرا نشان می‌دهد که فرآیند داروینی نمی‌تواند خلقت خود زندگی را توضیح دهد. او می‌نویسد: «فرآیندی که به راحتی ماشین آلات پیچیده را خراب می‌کند، فرآیندی نیست که سیستم‌های پیچیده و کاربردی بسازد».
علاوه بر بحث در مورد روش‌شناسی داروینیسم و ​​نحوه‌ی تضاد آن با مفهوم خلقت، «بهی» نشان می‌دهد که آنچه طراحی هوشمند را منحصر به ‌فرد و درست می‌کند این است که علیت را تصدیق می‌کند. تکامل پیشنهاد می‌کند که ارگانیسم‌هایی که امروزه زندگی می‌کنند با تغییراتی از موجوداتی که در گذشته‌های دور زندگی می کردند، به وجود آمده‌اند. اما طراحی هوشمند یک قدم فراتر می‌رود و می‌پرسد، چه چیزی باعث شده چنین تغییرات خیره‌کننده‌ای رخ دهد؟ دلیل یا مکانیسم تکامل چیست؟ برای «بهی» این همان چیزی است که طراحی هوشمند را بسیار مهم می کند. (سایت amazon)

تله‌موش برای داروین؛ پاسخ مایکل بهی به منتقدان

در سال 1996، کتاب «جعبه سیاه داروین»، مایکل بهی، شیمیدان دانشگاه لیهای را در کانون توجه ملی قرار داد. این کتاب و دو کتاب بعدی او، طوفانی از انتقادات را برانگیخت و پاسخ‌های او در همه چیز از نیویورک تایمز گرفته تا وبلاگ‌های علمی و مجله‌ی ساینس ظاهر شد. پاسخ‌های او، همراه با تعدادی مقاله‌ی کاملاً جدید، اکنون در «تله‌موش برای داروین» جمع‌آوری شده است. بهی در تعامل با منتقدان، استدلال خود را گسترش می‌دهد که بسیاری از شواهد اخیر، از مطالعه‌ی میکروب‌های در حال تکامل گرفته تا جهش در سگ‌ها و خرس‌های قطبی، نشان می‌دهد که تکامل کور نمی‌تواند ماشین‌آلات پیچیدهای را بسازد که برای زندگی ضروری است. در عوض، تکامل اساساً با شکستن چیزها برای منافع کوتاه مدت عمل می‌کند و نمی‌تواند اساساً چیز جدیدی بسازد. تکیه‌ی اصلی بهی بر ​​روی طراحی هوشمند است. (سایت amazon)

پیدایش جهان؛ تصادف یا طراحی هوشمند (مجموعه‌ی ما و جهان 6)

این کتاب ششمین کتاب از مجموعه‌ی ما و جهان است. این مجموعه به همت دفتر مطالعات علم و دین موازی، تدوین و ترجمه شده و در قالب دفترهایی با همکاری انتشارات پارسیک به تدریج منتشر خواهد شد. مجموعه‌ی ما و جهان می‌کوشد با تکیه بر دانش تجربی نوین، علوم محض و علوم انسانی پاسخ‌هایی نو برای بنیادی‌ترین پرسش‌های ما درباره انسان و جهان فراهم آورد.
بسیاری از متفکران غربی، از افلاطون گرفته تا آکویناس و نیوتون، بیش از دو هزار سال در این‌باره بحث کرده‌اند که جهان طبیعی، طراحی ذهن یا هوشی ازلی یک خالق‌ را آشکار می‌کند. بعدها، اواخر قرن نوزدهم، بسیاری از دانشمندان این نظر را رد کردند. نظریه‌ی تکامل بر اساس انتخاب‌طبیعی نوشته‌ی چارلز داروین و دیگر نظریه‌های مادی‌گرا درباره‌ی منشأ حیات و منظومه‌ی شمسی و کیهان، طبیعت را به‌عنوان یک نظام خودموجود شونده نشان داده‌اند؛ چیزی که هیچ شواهدی از این‌که هوش یا نیروی هدایت‌گری آن را طراحی کرده باشد، وجود ندارد.
قطعا حتی هواداران داروین از دیرباز اذعان داشته‌اند که ارگانیزم‌های زیستی به صورت طراحی‌شده به‌نظر می‌رسند. همان‌طور که ریچارد داکینز، یکی از سخن‌گویان اصلی پیرو داروین، گفته است: «زیست‌شناسی مطالعه‌ی چیزهای پیچیده‌ای است که ظاهرا برای هدفی طراحی شده‌اند». با این حال، پیروان داروین اصرار کرده‌اند کلمه‌ی «ظاهرا» گمراه‌کننده است؛ چرا که سازوکارهای انتخاب‌طبیعی می‌توانند پیچیدگی مشاهده شده در موجودات را توضیح دهند. بنابراین، در طول قرن بیستم، اغلب به‌نظر می‌رسید که علمْ، استدلال طراحی را تضعیف می‌کند و تقریبا هیچ حمایتی از باور الهی سنتی نمی‌کند.
این شرایط، شروع به تغییر کرده است. طی پنجاه سال اخیر، کشفیات مختلف، نه فقط در زیست‌شناسی، بلکه در فیزیک و نجوم و کیهان‌شناسی، نشان می‌دهند حیات و کیهان نشانه‌هایی از طراحی حقیقی، و نه فقط ظاهری، را آشکار می‌کنند. به‌علاوه، بسیاری از زیست‌شناسان تکاملی به مشکلات بنیادی سازوکار داروینی، به‌عنوان توضیحی برای پیچیدگی و طراحی ظاهری موجودات زنده، اعتراف کرده‌اند. درنتیجه‌ی این تحولات، بسیاری از دانشمندان این نظر را که حیات و کیهان صرفا طراحی‌شده «به‌نظر می‌رسند»، رد کرده‌اند. در عوض، بسیاری از دانشمندان و فلاسفه اکنون باور دارند که کیهان و حیات به این دلیل طراحی‌شده به‌نظر می‌رسند، چون واقعا طراحی شده‌اند. این کتاب سعی دارد آغاز جهان را بررسی کند. (سایت «طاقچه»، معرفی کتاب پیدایش جهان؛ تصادف یا طراحی هوشمند)
تکامل‌گرایی و تبیین حیات (مجموعه‌ی ما و جهان 7)
این کتاب هفتمین کتاب از مجموعه ما و جهان است. هریک از کتاب‌های این مجموعه، با محور قرار دادن یکی از پرسش‌های ما درباره‌ی انسان و جهان، کوشیده است اگر نه پاسخی قطعی، اما دست کم تصویری نسبتا کامل از ابعاد گوناگون پرسش مورد بحث و پاسخ‌های داده شده ارائه نماید.
این کتاب شامل شش مقاله از پنج نویسنده است. موضوع اصلی مقالات این دفتر، مسئله‌ی نظریه‌ی تکامل اعم از تقریر داروینی و تقریرهای الهیاتی معاصر است. می‌توان گفت رویکردهای اصلی به این نظریه از دو طیف اصلی سازگاری و ناسازگاری آن‌ها با نگرش دینی به آفرینش تشکیل شده‌اند که البته در هر یک از این رویکردها هم نگرش نویسندگان بسیار متفاوت است. نگاه سازگاری به اشکال مختلفی طرح می‌شود. برخی معتقدند نظریه‌ی تکامل اگر در چارچوب و رویکرد علمی طرح شود نوعی نگاه از جنس طبیعت‌گرایی «روشی» است که در نتیجه، تعارضی با رویکرد الهیاتی به شناخت جهان زنده ندارد و دلیلی هم ندارد خودمان را از مزیت داشتن دو چشم یا دو پا محروم کنیم. برخی دیگر هم با اعمال اصلاحاتی جزئی در هر یک از دو طرف منازعه کوشیده‌اند این دو را سازگار معرفی کنند. برخی دیگر هم بر این باورند که حوزه‌ی عملکرد دانش در چگونگی‌ها و حوزه‌ی الهیات در تبیین چرایی‌های بنیادین (مانند اصل «بودن») است.
در این دفتر از مجموعه‌ی ما وجهان تمرکز بر ایده‌ی محوری الهیات یعنی اعتقاد به خداوندِ آفریننده است. آیا نظریه‌ای تجربی مانند تکامل می‌تواند علیه خالق به کار گرفته شود؟ باید تأکید کرد اگر کسی باور دارد که «علم تجربی ظرفیت و رویکرد اثبات خالق را ندارد»؛ به طریق اولی باید بپذیرد که علم تجربی هر زمان که علیه خالق به کار گرفته شده ایده‌ای ضعیف و خارج از رویکرد خود انتخاب کرده است. نفی، برادر بزرگ‌ترِ اثبات است و نظریه‌ها در برابر «نفی» خالق نیز، محکوم به سکوت‌اند. در ارتباط با آغاز حیات نیز مسأله چنین است.
پیش‌تر و در دفتر ششم «ما و جهان» با نظرات مایکل بهی در خصوص «پیچیدگی‌های کاهش‌ناپذیر» و نیز دفاع از نظریه‌ی «طراحی هوشمندانه» آشنا شده‌ایم. این‌جا و در این مدخل، او تقریری مدرن از طراحی هوشمندانه ارائه می‌دهد که مهم‌ترین تکیه‌گاه بحث «فرانسیسکو جی آیالا» را به چالش می‌کشد. او بر این باور است که می‌تواند نشان دهد طرح‌مندی جهان زیستی، موضوعی قابل اثبات و علمی است و البته ربطی به صفات طراح آن ندارد تا کسی بخواهد از این صفات علیه نظریه استفاده کند. او برخلاف «ویلیام پیلی» به دنبال اثبات صفات طراح نیست. «بهی» در مقاله‌ی دیگرش که به عنوان مقاله‌ی پنجم در این دفتر آمده است، مسأله‌ی «پیچیدگی کاهش‌ناپذیر» را طرح می‌کند و با مثال‌های مشهورش از آن دفاع می‌کند. (سایت «طاقچه»، معرفی کتاب تکامل‌گرایی و تبیین حیات)

گفتگوهایی درباره‌ی پیدایش انسان و جهان (دفتر اول)

این کتاب چکیده‌ای از مقالات گروهی از نویسندگان است که با ترجمه‌ی «حمیرا افشار» منتشر شده است. این کتاب سعی دارد به پرسش‌های علمی شما پاسخ دهد. دور از واقعیت نیست اگر بگوییم نخستین پرسشی که همواره ذهن بشر را به خودش مشغول کرده، چگونگی پیدایش انسان، جهان و آفرینش کائنات بوده است. برخی مذهب را دریچه‌ای برای پاسخ به این سؤال می‌یابند و برخی از راه علم در صدد یافتن حقایقی برای نیل به این هدف هستند؛ اما افراد زیادی هم دریافته‌اند که این مسیر بدون تحقیق در هر دو زمینه امکان‌پذیر نیست.
از طرفی، شاید بارزترین ویژگی دنیای کنونی رد مداوم نظریه‌هایی باشد که تا پیش از آن به‌عنوان مرجع مسائل روز معتبر بوده‌اند. این عدم قطعیت سبب شده تا در زمینه‌های گوناگون به کم‌تر فرضیه‌ای بتوان به صورت قاطع و ابدی رجوع کرد. در دنیای امروز که زمان نه تنها برای مطالعه، بلکه برای تحقیق و بررسی نیز کم‌تر از پیش در دسترس همگان است، شاید فرصت مطالعات گسترده در این زمینه برای تمام علاقه‌مندان میسر نباشد و افراد به دنبال میان‌برهایی باشند تا به کمک نتایج اغلب ثابت شده‌ی تحقیقات افراد مطلع در این زمینه، پاسخگوی ذهن پرسش‌گر خود باشند. از همین رو مطالعه‌ی چکیده‌ی‌ اندیشه‌ها و دیدگاه‌های دانشمندان برجسته که در این زمینه‌ها مطالعات عمیقی داشته‌اند، می‌تواند برای آشنایی هرچه بیش‌تر با مفاهیم مربوط به پیدایش جهان و انسان و مسائل پیرامون آن راه‌گشای مناسبی باشد. (سایت «طاقچه»، معرفی کتاب گفتگوهایی دربارهی پیدایش انسان و جهان -دفتر نخست)
مایکل بهی در این کتاب ضمن بیان کافی نبودن نظریه‌ی داروین برای تبیین حیات، به بیان چیستی «طراحی هوشمندانه» می‌پردازد. او معتقد است تکامل نمی‌تواند موجب طراحی شود در حالی که شواهد طراحی، قاطع و قدرتمند هستند. او با توضیح و تبیین دوباره‌ی «پیچیدگی تقلیل‌ناپذیر»، سعی دارد به شکلی علمی، نظریه‌ی تکامل را مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. (گفتگوهایی درباره‌ی پیدایش انسان و جهان (دفتر نخست)، ترجمه‌ی حمیرا افشار، بخش مربوط به «مایکل بهی»)

فهرست منابع

انجمن دفاعیات مسیحی عصا
سایت Chem Europe
سایت «طاقچه»
سایت «ما و جهان»
سایت amazon
گفت وگوي اختصاصي با پروفسور «مايكل بهی» درباره داروين: دانشمندان، فيلسوفان خوبي نيستند، روزنامه‌ی اعتماد، 27 دی 1388 (نقل از سایت مگ ایران)
گفتگوهایی درباره‌ی پیدایش انسان و جهان (دفتر نخست)، ترجمه‌ی حمیرا افشار
وبلاگ علمی آموزشی خبرها
ویکی‌پدیا، انگلیسی
ویکی‌پدیا، دانشنامه‌ی آزاد

اشتراک گذاری نمایید
Facebook
Twitter
LinkedIn
WhatsApp
Telegram
مطالب مرتبط قبلی و بعدی
مطالب مرتبط
تازه ها